روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

ته تغاری تابستون

سلام

روزتون قشنگ

ته تغاری تابستون که از راه میرسه انگار به داشتن تابستون حریص تر میشم

انگار دلم میخواد ته مونده های آفتاب داغ تابستونی را توی تار و پود لباسهای نخی قایم کنم

دلم میخواد آقای دکتر بهم نزدیک تر بود و با هم هزارتا خاطره توی سایه روشن روزها درست میکردیم

دلم میخواد حال روزگار همه بهتر بشه و لبخندهای پررنگ تر ببینم 

آروم آروم برگها طاقتشون زیر آفتاب طاق شده و دارن بیجون میشن

حالا دیگه از اون سبز شاداب سرزنده خبری نیست

جاش رو یه سبزی جا افتاده ی تابستونی گرفته

پیاده روی که میکنم دنبال زیبایی ها میگردم

نگاهم به دیدن حریص شده

از بس توی خونه و محیط بسته ماندم حالا که میرم پیاده روی با ولع به رفت و آمدها نگاه میکنم

و حالا دلخوشی این روزهام با تعداد قدم های گام شمار پررنگ تر میشه





پ ن 1: رفتم و اون دوتا بسته را بالاخره پست کردم


پ ن 2: تصمیم گرفتم بعداز این کوره یه بسته هم برای آقای دکتر پست کنم


پ ن 3: عناب های درخت باغچه را چیدیم و حالا یه ظرف پر از عنابهای خوشرنگ کنار دستمه


پ ن 4: یه عالمه متولد شهریور دور و برم دارم

برای اینکه یادم نره اول صبح براشون پیام میفرستم

چقدر ته تغاری تابستون دلبر و شیرینه...


پ ن 5: تولد خواهرجان و پسته جان هم شهریور هست

هنوز هیچ فکری برای کادوهاشون نکردم


پ ن 6: خانواده عمو میخوان برن ترکیه به اون یکی عمو سر بزنن

از همین الان دلم برای دخترعموها که حالا دیگه به بودنشون عادت کردم تنگ میشه


پ ن 7: وضعیت کسب و کار و شغلم خیلی خیلی بد هست

با این حال دلم خوبه


پ ن 8: بازم گلدونهای کوچولوی توی دفتر خراب شدند

یک هفته بدون نور و آب...


پ ن 9: حسن یوسف های توی پارکینگ هم حال روز خوبی نداشتند

تصمیم گرفتم برای گلدونهای پارکینگ فقط و فقط از آلوئه ورا استفاده کنم

گیاه مقاوم و بی دردسر


پ ن 10: وقت برای نوشتن و حرف زدن کم دارم

ولی لبریز کلمه و حرفم

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید سه‌شنبه 2 شهریور 1400 ساعت 12:18 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو جان
خداقوت
کار و کسب ما هم اینجا اصلا خوب نیست اما بازم خداروشکر
وای از پیاده روی تو این هوا گفتی دلم غنج رفت
اصلا خدا شهریور و پاییز رو آفریده برای پیاده روی
مخصوصا اگه با یه همدم باشه

سلام پسرعموجان
متشکرم
خدا به هممون کمک کنه
هنوز یه کمی هوا زیادی گرمه
به نیمه شهریور برسیم دیگه نمیشه نرفت پیاده روی
همراه ... همپا... هم قدم ...

امیر سه‌شنبه 2 شهریور 1400 ساعت 19:08

با سلام
تیلو جان بقول شما شهریور حکم اسفند را داره اما با این تفاوت که اسفند شور و نشاطی و انرژی که ایجاد می کند نوع ان و بقولی ار هاش خونش با شهریور فرق داره. من شهریور که میشه و درختان و پارک را که می بینم احساس می کنم سرعت گردش خـون در رگ هایم چند برابر میشه دیدن مزارع برنج که برای خودشان دارند خوشه درست می کنند و می روند تا شالی شوند و بوی خوشایندیش و حسی زیبا در وحودم مشتعل می کند که قابل وصف نیست
من اگه گفتم قول دادی و ... چون دوستت داریم و دوری ات برامون سخت و تلخ است این روزها طبق سالذهای قبل باید شلوغ می بودی
موفق باشید

سلام دوست خوبم
پس موافقین که بعضی از ماهها برای خودشون یه فصل جداگانه به حساب میان
متاسفانه نه تنها مثل سالهای قبل کسب و کارم رونق نداره
بلکه اوضاع خیلی هم کساد هست
ولی شکر خدا فعلا با سفالها دلخوشم

ترانه سه‌شنبه 2 شهریور 1400 ساعت 21:30 http://taraaaneh.blogsky.com

مهم اینه که حال دلت خوبه. امیدوارم کسب و کار هم بهتر بشه.
قدم شمار خریدی؟ مبارک باشه.
من عناب تازه یا درخت عناب تاحال ندیدم.

بله خدا رو شکر حال دلم خوبه
متشکرم
روی همه گوشی های سامسونگ قدم شمار هست
دلم از اون قدم شمارها میخواد... ولی فعلا شدنی نیست
عه... جدی؟
توی استوریهای اینستاگرامم هفته قبل عکس عناب نارس را گذاشته بودم ندیدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد