روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هر چه تقدیر من و توست، همان می گذرد

سلام

روز تابستونیتون پر از آرامش و لبخند

خورشید خانم دارن با تمام توان ، تابستون را برامون معنا میکنند

همچین گرم که جیلیز ویلیزمون دراومده

دیروز به محض اینکه سوار ماشین شدم حس کردم واقعا به نقطه تصعید رسیدم و الان هست که بخار بشم ...

کولر ماشین را روشن کردم ... اما اونقدر باد داغ زد در لحظه اول که چشمام شروع کردن به سوختن و آبریزش

توی مسیر هرچی با خودم کلنجار رفتم ، دیدم اگه اون ساعت برم سرمزار پدرجان یقینا یه بلایی سرم میاد

این شد که بدون اینکه به پدرجان سر بزنم برگشتم خونه



بعد از تلاش و کوشش های فراوان دیروز

و بدو بدو و پیاده روی

خواب بعد از ناهار بهترین چیزی بود که میشد برای یه عصر تابستونی انجام داد

البته که تا من ناهار بخورم و با داداش و همسرش یه تماس تصویری بگیرم ساعت نزدیک 5 بود

ولی تا 7 خوابیدم و واقعا بهم چسبید

بیدار شدم و یه کمی میناکاری کردم

بعد هم ساعت نزدیک 10 به مادرجان گفتم میخوام برم یه سری به عموجان بزنم

براشون بادمجان و خیار بردم 

سرآشپز که فعلا پسرعمه هستن، در حال تست گرفتن از ساندویچ های کوکوسبزی بودن

به تست کوچولو گرفتم و خوردم و عالی بودن

بعد گفت باید بندری ها را تست کنی و به زور یه تست کوچولو هم بندری خوردم

گفتم به نظر بندری ها باید تند و تیز تر باشن

فرمودند نه ... هندی هامون تندتر هست... و اینگونه هندی هم تست کردم

از تستر بودن خوشم اومدا....

ساعت 12 برگشتم خونه

و نگم که آقای دکتر از اینکه شنیدن تا این وقت شب به تنهایی بیرون بودم چقدر عصبانی شدند

البته من حس کردم خودشون عصبانی بودند و عصبانیت را سر من خالی کردند ... ولی من با دید مثبت گذاشتم پای اینکه دلواپس من هستند و زیاد به روی خودم نیاوردم

و البته قول دادم دیگه اون ساعت تنهایی بیرون نرم

و اینگونه پس از قول و قرارهای عصبانی ... وقت خواب شد





پ ن 1: خب من توی پست قبلی آدرس پیچ را گذاشتم

tilotilomaniya1402

بازم یه دوست عزیزی اومده و خصوصی آدرس پیچ خواسته ...

فکر کنم باید یه پست ثابت برای آدرس پیچ در نظر بگیرم



پ ن 2: خریدن عیدیهای غدیر را خیلی دوست دارم


پ ن 3: صبح رفتم بانک

تا حالا بانک را اینهمه گرم تجربه نکرده بودم

با اینکه بانک خصوصی بود ...دما وحشتناک بود

یعنی استفاده از وسایل سرمایشی هم غدغن شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


پ ن 4: اصلا یادم نبود که زمان بیمه ماشین هست

صبح که پیامکش را دیدم یه مقدار شوکه شدم


پ ن 5: من اصلا نمیدونستم ماشین را باید ببرم معاینه فنی!!!!!!!!!!!!!!!

دیشب که شنیدم برام خیلی خیلی تازگی داشت


پ ن 6: پسته جان در مرحله بای بای پوشک قرار گرفته ...


پ ن 7: یادم رفته بود والف مربوط به آب کولر را ببندم

مگه شناور کارش تنظیم آب داخل کولر نیست؟

صبح که اومدم اندازه یه دریاچه آب وسط دفتر بود



نظرات 6 + ارسال نظر
ربولی حسن کور یکشنبه 11 تیر 1402 ساعت 10:40 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
مطمئنم که برای زیارت پدرتون نیازی ندارین که حتما تا سر خاک برین گرچه اونجا رفتن حال دیگه ای داره
خودمونیم یه مقدار بدموقع بوده برای زنگ زدن به ایتالیا!

سلام جناب دکتر
انگار عادت کردم هرروز سر بزنم به پدرجان
باید روی خودم کار کنم و هر روز نرم ... همه میگن نباید هرروز رفت
ولی این عادت....

اونا دو ساعت و نیم با ما اختلاف زمان دارن و زمان خوبی بود
ضمن اینکه خودشون برام پیام داده بودند که با هم حرف بزنیم

سعید یکشنبه 11 تیر 1402 ساعت 12:45 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموجان
خوبی؟
خوشحالم که حالت خوب شده
شما پاهاتو گذاشتی تو آب چرا گردنت درد گرفته؟
من اگه بودم اندازه پول تراکت هام ساندویچ میخوردم که بی حساب بشم
چرا کار شناور همینه و کولر به هیچ عنوان نباید آب بزنه حتما با سرویس کار هماهنگ کن بیاد عیب کارشو برطرف کنه

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما خوبی
بله خدا رو شکر خوبم
امیدوارم شما هم خوب باشید
والا نمیدونم چرا... ولی گردن و کتف و شانه امانم را برید
اینا همش شوخیه... میدونم که شماها هم دارید باهاش شوخی میکنید
ولی باید برم دوبرابر پول تراکتها ساندویچ بخورم تا دلم خنک بشه
باهاشون تماس گرفتم و اصلا جواب ندادن

یه خواننده یکشنبه 11 تیر 1402 ساعت 13:10

سلام خانم با آقای دکتر قرار ازدواج دارید یا فقط دوست هستید؟

سلام دوست عزیز
فقط دوست هستیم

Big M یکشنبه 11 تیر 1402 ساعت 18:46

بیسواد خانوم پیج درسته نه پیچ
اون پیچو مهرست
جالبیش اینه ک ادعاتم میشه.همه دروروبریات کمتر از دکتر نیستن.خودتم ک کتاااااب خون.وااای کلا من میخونمتو میخندم

با سواد بانو ...ممنون که تذکر دادید
حالا برای چند تا نقطه زیادی سخت نگیرید
همه دور و بریام هم که دکتر باشن خودم بیسواد خانومم دیگه
ولی من خوشحالم که میخونی و میخندی

مونا دوشنبه 12 تیر 1402 ساعت 01:00

سلام تیلو جان
من خیلی وقته شما رو میخونم و شما برای من آشنایی ولی هیچ وقت کامنت نذاشتم و مسلما شما منو یه غریبه میبینی.
روحیه مثبت و با انرژیت و صبر و ادبت رو دوست دارم. این برای تمام پست هات.
ولی چیزی که باعث شد برای این پستت کامن بذارم اشاره ت به آقای دکتر و عصبانیتشون بود. میدونم که این بخش زندگیت رو خیلی توی وبلاگت باز نمی کنی. ولی من چون خودم سالها تو چنین رابطه ای بودم خواستم به عنوان تجربه بهت بگم. رابطه راه دور رو به هر دلیلی که باشه قبول نکن. ایشون اگر خیلی نگران شماست بیاد جلو، بیاد جایی که شما هستی یا شما رو ببره پیش خودش. از راه دور کسی رو با یه نخ توی رابطه نگه داری، احساساتش رو درگیر کنی، بکن و نکن براش بیاری، وقتشو بگیری، نه بتونه با کس دیگه ای وارد رابطه بشه، نه بتونه دلشو به داشتنت خوش کنه، این چه جور مردونگیه؟چجور عشقیه؟ ما دخترا احساساتی هستیم و متاسفانه از همین جا ضربه میخوریم نمیگم با ایشون به هم بزن حتما آدم با ارزشیه که پسندیدیش. ولی خیلی هم شل نیا. براش وقت تعیین کن و التیماتوم بده. نشون بده برای وقتت و زندگیت و احساساتت ارزش میدی، اگر واقعا عاشقته، چه کاری مهمتر از شما؟ نوشتی که تو چهل و چند سالگی هستی. نمیخوام نگرانت کنم ولی واقعا باید نگران باشی زمان که صبر نمیکنه برای ما.دو روز دیگه که هم جوونی و شادابیت رفت، هم توانایی مادر شدنت، کی میخواد جواب بده؟ مهم ترین آدم خودتی هر قدر دوستش داری باید خودتو بیشتر دوست داشته باشی. از از دست دادنش نترس، اگر موندنی باشه به هیچ قیمتی از دستت نمیده و اگرم نباشه هر چه زودتر بفهمی بهتره.

سلام مونای نازنینم
من تمام دوستام را آشنا میدونم و تمام کسانی که سالهاست همراه من هستند قسمتی از زندگی من محسوب میشن
ممنون که کامنت دادی
ممنون که با دلسوزی و دقت نظر از تجربه ت برام گفتی و ممنون که جایی که لازم بود بهم تذکر دادی
به تعداد آدمهای روی زمین مدلهای مختلف رابطه و احساس وجود داره
ولی در نهایت که نگاه کنی قانون کلی در مورد همه یکسانه...

سارا دوشنبه 12 تیر 1402 ساعت 10:34 http://15azar59.blogsky.com

تیلو جونم سلام بانوی زیبا
میگم که مواظب باش اون کولر نباید اینجوری اب بده میدونی که برق و اب خطر جدی دارن خیلی مراقب باش لطفا

سلام سارا جانم
کولر وقتی خاموش بوده و شب به دلیل افزایش فشار آب ، و احتمالا به خاطر اینکه شناورش تنظیم نیست آب داده
نگران نباش
چقدر مهربونی تو آخه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد